عوارض استمنا چیست؟
قبل از خواندن پاسخ به نکته زیر توجه کنید.
برخی از پسرها فکر می کنند که استمناء کرده اند اما در واقع استمنا نکرده اند
استمنا این است که مرد یا پسر با خود عملی انجام دهد که باعث خروج منی بشود.
اما برخی فکر می کنند همین که کمی مثلا با دست، آلت خودشان را تحریک کنند استمنا است این تصور غلط است و حتی فکر می کنند مایعی که احتمالا در این زمان از آنها خارج می شود منی است. باید دانست به هر نوع تحریک و لذت جنسی، استمنا نمی گویند همان طور که به هر نوع مایعی که در هنگام لذت جنسی خارج می شود منی گفته نمی شود در استمنا حتما باید مایعی که از مرد یا پسر خارج می شود با جهش باشد
بنابراین اگر مرد یا پسری با کمی تحریک کردن خود مایعی بدون جهش از او خارج شود استمنا نکرده است به این مایع، مَذی گفته می شود و پاک است این مایع معمولا شفاف است |مانند سفیده تخم مرغ خام|
البته باید دانست در هر صورت اینکه یک مرد یا پسر، خودش را تحریک کند|چه استمنا باشد چه نباشد| کار حرامی انجام داده و گناه است.
برخی از زنها و دخترها فکر می کنند که استشهاء کرده اند در حالیکه استشها نکرده اند
در زنان و دختران زمانی می گویند استشها صورت گرفته که با خود، کاری کند که به اوج لذت جنسی برسد در این زمان مایعی که از او خارج می شود منی نامیده می شود منی در زنان و دختران بر خلاف مردان و پسران ، همراه با جهش نیست
بنابر این اگر دختر یا زنی، خود را تحریک کند وحتی مایعی از او خارج شود اما به اوج لذت جنسی نرسد نه استشها صورت گرفته است و نه مایعی که از او خارج شده نجس و منی می باشد
البته باید دانست در هر صورت اینکه یک زن یا دختر، خودش را تحریک کند|چه استشها باشد چه نباشد| کار حرامی انجام داده و گناه است.
برای اطلاع بیشتر و دقیقتر در مورد ترشحات جنسی به اینجا مراجعه کنید
نظر برخی محققان غربی درباره عوارض خودارضایی:
1- «سیلوانوس استال» معتقد است:
«این کار زشت، آشفتگی و شوریدگی حال را سبب می شود و اگر تکرار شود نتایج محنت انگیزی را در پی خواهد داشت. استمنا هوش را ناتوان، خوی را پست و نیروهای بدن را نابود می سازد و آن را باید نه تنها گناه به خدا، بلکه بی حرمتی بدانچه در عالم بشریت پاک و نیک است به شمار آورد. این کار زشت اگر به درازا انجامد برای شخص، نه تنها بدبختی می آورد بلکه همه ی راههای به دست آوردن خوشبختی را تباه و ویران می سازد|
منبع: کتاب «آنچه که یک جوان باید بداند»، نویسنده: سیلوانوس استال، ص 26، ترجمه: دکتر نصرت الله کاسمی، چاپ هشتم، شرکت سهامی کتابهای جیبی با همکاری مؤسسه انتشارات فرانکلین، 1354
2- «کانت» در خصوص این کار می نویسد:
«هیچ چیز به اندازه ی خود ارضایی، ذهن و جسم را ضعیف نمی کندو این نوع شهوترانی با طبیعت آدمی به کلی مغایر است اما نباید هم این موضوع از کودک |، نوجوان و جوان| پنهان بماند، باید آن را با همه ی زشتی اش پیش روی وی قرار داد و گفت بدین طریق از تولید مثل می افتد، باید به وی گوشزد کرد که این عادت زشت، بیش از هر چیز دیگری قدرت جسمی اش ر انابود می کند، با این کار دچار پیری زودرس می شود، هوشش زیان فراوان می بیند ...»
منبع: کتاب «تعلیم و تربیت» نوشته ی کانت، ترجمه دکتر غلامحسین شکوهی، ص 157، چاپ چهارم، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1374
3- دکتر «هوچین سون» می نویسد:
«نخستین نتیجه ی عادت به این کار شنیع این است که قوت و شفافیت چشم ها زایل می گردد صورت، رنگ اصلی خود را از دست می دهد و پژمرده می شود در نگاههای مبتلایان به این کار، هوش و ذکاوت اولی دیده نشده، حالت گرفتگی در سیمای آنها ظاهر می گردد چشم های آنها با حلقه های کبود رنگی احاطه می شود بعد از آن سستی و تنبلی در اعضای مختلف مشاهده می شود. نقصان حافظه، خرابی اشتها، مشکل شدن هضم، تنگی نفس، تغییر اخلاق و مزاج به طور غیر قابل توضیح، حسادت، غم و کدورت، مالیخولیا، فکر گوشه گیری و تنهایی از نتایج شوم ابتلای به این انحراف جنسی است.»
منبع: کتاب مشکلات جنسی جوانان، نوشته ی ناصر مکارم شیرازی، ص 140، چاپ سی و پنجم، انتشارات نسل جوان، 1380
4- «آلفرد کینزی» یکی دیگر از محققان که سالیان دراز به تحقیق درباره مسائل جنسی پرداخته می نویسد:
«مشکل است که تصور کرد چیزی بهتر از این عمل، بتواند به طور مداوم به شخصیت فرد، لطمه بزند.»
وی در مورد زنان مبتلا معتقد است:
«هیچ نوع فعالیت جنسی دیگر مثل این عمل، ناراحتی و نگرانی خاطر زنان را فراهم نمی سازد.»
منبع: کتاب دنیای نوجوان، دکتر محمد رضا شرفی، ص 231، مؤسسه فرهنگی منادی تربیت، چاپ یازدهم، 1386
5- «موریس دبس» درباره آثار خودارضایی می گوید:
«علائم عادی خودارضایی را همه می شناسند و آن عبارت است از: پریدگی رنگ، و به خصوص حلقه ی سیاه رنگی که به دور چشم پیدا می شود، فرد همواره خسته و خواب آلود به نظر می رسد، توجه او به سختی به چیزی جلب می شود، غالب اوقات یک شرم و حیای اغراق آمیز و کاذب در وی پیدا می گردد، گوشه گیری را انتخاب می کند و خواب وی آشفته و ناراحت است ...
این کار، جوان را بسیار خسته می کند و در طبایع حساس، تولید وسواس و تردید عجیبی می نماید، به طوری که همواره خجل و شرمسار است و خود را مجرم می پندارد، در هنگام مطالعه در امراض ذهنی و فکری، غالبا به این عادت زشت برخورد می نماییم.»
منبع: کتاب بلوغ |از مجموعه ی چه می دانم؟|، موریس دبس، ص63، ترجمه: حسن صفاری، انتشارات علمی
منبع